نوشتن پیش از ساخت کاغذ
بشر قبل از پيدايش زبان ابتدا با كندن غارها هم گرايش خود به نوشتن و تصوير كردن را نشان داد و هم نياز به خلق زبان. بعد از دوره غارنشينى و با به وجود آمدن زبان، قالب هاى خشتى به اصطلاح نخستين كاغذى بودند كه بشر اقدام به نوشتن بر روى آنها كرد و حتى فرامين شاهان عهد كهن بر روى قالب هاى خشتى نوشته مى شد. پيش از ساختن کاغذ، مردمان باستان براي ماندگار کردن نظرهاي خود از کندهکاري روي سنگ و چوب و لوحهاي گلي بهره ميگرفتند. سومريها از هزارهي چهارم پيش از ميلاد بر لوحهاي گلي مينوشتند. بابليها اين روش را از سومريها آموخته و کتابخانهي بزرگي از لوحهاي گلي درست کرده بودند. آنها گل را به صورت ورقهاي کلفت در ميآوردند و پيش از آن که خشک شود، دانستههاي خود را به خط ميخي روي آن کندهکاري ميکردند. سپس، آن را در آفتاب خشک ميکردند يا در کورههاي سفالپزي، ميپختند. از اين لوحهاي گلي پخته، شمار زيادي از ويرانههاي شهرهاي باستاني ميانرودان، بهويژه بابل، به دست آمده است.
استفاده از پوست جانداران به عنوان کاغذ
دستکم از هزارهي دوم پيش از ميلاد، آدميان آموختند که ميتوانند از پوست جانوران کاغذ چرمي (پارشمن) بسازند. ايرانيان روي پوست گاو، گاوميش و گوسفند و روميها بر پوست خر وحشي مينوشتند. پوستها پس از دباغي و صيقلکاري به اندازهي نازک و نرم از کار در ميآمدند که در زيبايي و نيکويي شاهکار به شمار ميآمدند. پارشمن ايراني ويژگيهاي بهتري داشت. براي نمونه، ايرانيان براي از بين بردن بوي ناخوشايند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب ميافزودند. اوستا را نخستينبار روي 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. عربها نيز روي پوست مينوشتند، اما چون گران بود، تنها براي نوشتن چيزهاي بسيار مهم، مانند قرآن و قراردادها و پيماننامهها از آن بهره ميگرفتند. آنها نوشتههاي خود را بيشتر بر استخوان شانهي شتر يا سنگهاي نازک سفيد يا شاخههاي پوست کندهي درخت خرما مينوشتند. معروف است که ایرانیان در دوران خلفا جز بر پوست کلفت و نازک بر چیزی دیگر نمینوشتند و میگفتند که «ما جز بر آنچه در مملکت ما فراهم میشود بر چیزی دیگر کتابت نمیکنیم».
ساخت کاغذ با پاپیروس یا قرطاس
مصريان باستان از نزديک 2 هزار سال پيش از ميلاد، از گياه پاپيروس، که گونهاي از ني است، نوعی کاغذ ميساختند که به همان نام پاپيروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهي Paper در زبان انگليسي ماندگار شده است. مصريها ساقههاي پاپيروس را به صورت نوارهاي باريکي ميبريدند و آنها را به گونهاي کنار هم ميگذاشتند که مانند رشتههاي پارچه در هم فرو ميرفتند. سپس، پاپيروس را در آفتاب خشک ميکردند. این کاغذ را در بسیاری از مآخذ قدیمی «قرطاس» خواندهاند.
استفاده از برگ و پوست درختان به عنوان کاغذ
از برگ و پوست درختان نیز به عنوان کاغذ استفاده می شده است. مردم هندوستان روي برگ و پوست برخي درختان مينوشتند. ابوريحان بيروني در اينباره نوشته است که مردم بخشهاي جنوبي هند برگهاي درختي به نام تاري را، که مانند درخت نخل و نارگيل است، به هم ميچسباندند و روي آنها مينوشتد و سپس آن برگها را با نخ به هم ميچسباندند. شايد به همين دليل باشد که امروزه به صفحههاي کتاب يا دفتر، برگ ميگويند. در سرزمينهاي شمالي هند پوست درخت توز را صيقل ميدادند و به عنوان کاغذ استفاده می کردند و روي آن مينوشتند. سپس برگههاي نوشته شده را شماره ميگذاردند و در پارچهاي ميپيچيدند و نگهداري ميکردند. نامهاي که پادشاه هند به انوشيروان نوشته بود و مسعودي در مروجالذهب به آن اشاره کرده است، بر پوست درخت بوده است. به نظر ميرسد روميها نيز بخشي از نوشتههاي خود را روي پوست درختان ماندگار ميکردند. چرا که واژهي لاتين Liber، به معناي پوست دروني درخت، براي کتاب به کار ميرفت. اکنون نيز به جايي که کتابها در آن نگهداري ميشود، Library، يعني کتابخانه، ميگويند.
استفاده از استخوان جانوران به عنوان کاغذ
اعراب بیشتر نوشتههای خود را بر استخوان شانهٔ شتر یا سنگهای نازک سفید یا شاخههای پوست کندهٔ درخت خرما مینوشتند و به دلیل گرانی کمتر از پوست جانوران استفاه میکردند.
ساخت کاغد با طلا و فلزات
گاه نوشتن روی ورقههای مسی، برونزی و گاهی طلا انجام میشد که لوحهای زرین دورهٔ هخامنشیان از نمونههای آنهاست.
اختراع نخستین کاغذ
اولين ملتى كه در جهان موفق به اختراع كاغذ شد چينى ها بودند، در سال ۱۰۵ بعد از ميلاد شخصى به نام «تاسى لون» موفق به اختراع كاغذ شد و حدود سال ۶۱۰ م به ژاپن و ۷۵۱ م به سمرقند راه يافت. در اواسط قرن دوم هجرى كاغذ از سمرقند به بلاد اسلامى رسيد. مى گويند: «فضل ابن يحيى برمكى» نخستين كسى بود كه در بغداد كارخانه كاغذسازى داير كرد. در قرن چهار هـ .ق كاغذسازى در بغداد رواج يافت. «ابن النديم» از شش نوع كاغذ كه در آن زمان معروف بود نام مى برد و مى گويد: كتاب را از كاغذ خراسانى مى ساختند، در خراسان مردم براى ساختن كاغذ از پنبه و مواد نباتى استفاده مى كردند. مهمترين كاغذهايى كه توسط مسلمانان ساخته شد .كاغذ «سليمانى»، کاغذ «طلعى»، «نوحى»، «فرعونى»، «جعفرى»، «طاهرى»، «مامونى»، «منصورى»،کاغذ «چينى» و کاغذ «هانى» بود.
انواع کاغذهاى دستساز
- کاغذ آهاردار
سطح کاغذهاى دستساز کاملاً صاف و بدون خدشه نیست و تاروپود آن نیز کاملاً بههم پیوسته نیست. براى رفع خدشه و استقامت کاغذ و آمادگى براى مرحلهٔ بعدی، کد مهُرهزنى است، باید کاغذ را با مواد و شیوههاى مختلف آهار زد. از جمله آهار با گل ختمی، با شیرهٔ گندم، با سریشم، با اسپرزه، با تخم خیار، با نشاسته را مىتوان نام برد. براى داشتن درخشش در کاغذهاى طلایی، باید قبل از نقاشى کاغذ را آهار زد. یک روش برای آهار زدن کاغذ استفاده از سفیدهٔ تخممرغ است که با زاج رقیق شده باشد که با قلم موى پهن و ظریفى بر روى کاغذ مىمالند. سپس آنرا با صدف مىمالند تا خوب براق شود.
- کاغذ زرفشان
کاغذ رزفشان نیز شیوهٔ دیگرى در تزئین کاغذ بود. براى اینکار مقدارى صمغ را با شیوۀ خاصى روى کاغذ مىپاشیدند و سپس ورقههاى نازک طلا را به آن مىچسباندند. تکههاى طلا روى صفحه درخشش خاصى مىیافت. از این کاغذ در حواشى کتب و اوراق گرانبها استفاده مىشد.
- تاریخچه کاغذ ابرى
کاغذ ابری، نوعى کاغذ تزئینى است که از دورهٔ تیمورى به بعد در ایران رایج گردید. کاغذ های ابرى همدان و کشمیر معروف بوده است. ساخت این کاغذ را از اختراعات و ابداعات ایرانیان ساکن هند دانستهاند و گفتهاند که کاغذ ابری اختراع میرمحمد طاهر بوده است که این شخص در عهد شاه طهماسب به هند سفر کرد و طریقهٔ ساخت آن را یافت. کهنترین سندى که دربارهٔ کاغذهاى ابرى موجود است، سرگذشت شهابالدین مروارید بیانى کرمانى (۸۸۴ تا ۹۰۶ هـ.ق.) است که نوشتهآند او سازنده افشان، غبار و رنگآمیزى ابرى کاغذ بوده است و اسناد دیگرى نیز دربارهٔ این کاغذ موجود است. کاغذ ابرى که کاغذ سایهدار نیز گفته شده از قرن پانزدهم هجرى براى حاشیهٔ صفحات کتابها، درون جلد کتابها و گاه خود صفحات بهکار مىرفته است. خطاطان از این کاغذ براى خوشنویسى استفاده مىکردهاند. امروزه روشهاى ابرى کردن را تنها عدهٔ اندکى مىدانند. اما شکل سادهتر ابری کردن کاغذ که به آن 'نقش بر آب' گفته مىشود، امروزه رواج بیشترى دارد.
- تاریخچه کاغذ سمرقندى
کاغذ سمرقندى از معروفترین و مرغوبترین کاغذهاى مورد مصرف در سدههاى میانى دوران اسلامى است که در شهر سمرقند ساخته مىشد. این کاغذ جزء اولین کاغذهاى ساخته شده در جهان اسلام بود که در قرن دوم هجرى مسلمانان به کمک کاغذسازان چینى اولین کارگاه ساخت آن را در سمرقند برپا کردند و از این شهر به سایر بلاد اسلامى راه یافت. این کاغذ به کاغذ چینی، هندى و خراسانى نیز معروف بوده است.
-پیشینه کاغذ خان بالیغ
خان بالیغ کاغذ بسیار مرغوبى است که در شهر پکن (خان بالیغ) ساخته مىشد. جنس کاغذ بسیارى از کتب و اوراق خطى نفیس ایران از این کاغذ است.
- کاغذ شامى
شامى نوعى کاغذ سفید و بسیار شفاف و لطیف بوده که منسوب به شهر شام مىباشد.
تاریخچه استفاده از کاغذ در ایران
در مورد ايرانيان مسلمان براي ساختن کاغذ از پنبه و کتان و ديگر مواد گياهي نيز بهره گرفتند و گونههايي از کاغذهاي نازک، کلفت، شفاف و بادوام ساختند. کاغذ ايراني را تا نزديک يک قرن از سمرقند و خراسان به جايجاي سرزمينهاي اسلامي ميبردند. سرانجام پس از نزديک يک سده، به سال 794 ميلادي، به فرمان فضلبنيحيي برمکي، وزير هوشمند ايراني، نخستين کارخانهي کاغذسازي را در بغداد بر پا کردند. سپس، جعفربنيحييبرمکي فرمان داد که در ديوانها به جاي پوست از کاغذ بهره گيرند. به اين ترتيب، بهرهگيري از کاغذ به جاي پاپيروس در جايجاي سرزمينهاي اسلامي رونق گرفت و کارخانههاي زيادي در شهرهاي سوريه، فلسطين، مصر، تونس، مراکش و مغرب ساخته شد. با اين که، کارخانههاي کاغذسازي در جايجاي سرزمينهاي اسلامي ساخته شد، کاغذ ايراني همچنان بهترين کاغذ به شمار ميرفت و بارها در کتابهاي تاريخي از کاغذ سمرقندي و خراساني سخن گفته شده است. براي نمونه، ابننديم از شش گونه کاغذ، که در روزگار او رواج داشته، سخن گفته است: "کاغذ خراساني را از کتان ميساختند و به قولي ساختن آن از زمان بنياميه معمول شد و به قولي در عهد بنيعباس. برخي ميگويند که ساختن این نوع کاعذ قديمي است و برخي آن را چيزي جديد ميدانند. ميگويند برخي از هنرمنداني که از چين به خراسان رفته بودند، آن را بر اساس کاغذ چيني ساختند و اما گونههاي آن عبارتاند از سليماني، طلحي، نوحي، فرعوني، جعفري و طاهري." نامهايي که ابننديم بر ميشمارد، نام کاغذسازان ماهر يا فرمانرواياني است که به ساختن کارخانههاي کاغذسازي فرمان دادند که بيشتر آنها ايراني هستند. کاغذ جعفري منسوب است به جعفر برمکي، کاغذ طاهري به طاهر دوم از فرمانروايان خراسان(دودمان طاهري)، کاغذ نوحي به نوح ساماني، از فرمانروايان ساماني، کاغذ طلحي به طلحهبن طاهر( از طاهريان)، کاغذ سليماني به سليمان راشد، فرمانرواي خراسان در زمان هارونالرشيد، کاغذ جعفري به جعفر برمکي و کاغذ فرعوني، که با بهترين پاپيروس مصري رقابت ميکرده است و به نظر ميرسد به همين دليل به نام فرعوني شناخته شده است، اما سازندهي آن مشخص نيست. از ديگر کاغذهاي شناخته شدهي آن زمان ميتوان کاغذ جيهاني، ماموني و منصوري را نام برد. کاغذ جيهاني به شهر جيهان در خراسان بزرگ، کاغذ ماموني به مامون عباسي و کاغذ منصوري به ابوالفضل منصوربننصربنعبدالرحيم از مردمان سمرقند، منسوب است. کاغذ منصوري در تمام سرزمين هاي اسلامي شناخته شده است و شيوهي ساختن این نوع کاغذ را تقليد ميکنند." با اين همه، شواهدي نيز در دست است که در ديگر سرزمينهاي اسلامي نيز در شيوهي ساختن کاغذ پيشرفتهايي رخ داده بود. چنانکه ناصر خسرو، که در سال 438 هجري/1047 ميلادي از شهر طرابلس ديدن کرده بود، دربارهي کاغذي که در آنجا ساخته ميشده است ميگويد که:" در نکويي و زيبايي مثل کاغذ سمرقند بلکه بهتر از آن است."
تولیدآفرینانراوی و حامی تولید در ایران