سیدرضا مقیمیاصل سال ۱۳۲۲ در تبریز به دنیا آمد. پدرش كارگر بود و تابستان ها در شرکت راهسازی تونل های جاده تبریز- تهران كار می كرد و زمستان ها هم در تبریز مشغول پارچه بافی می شد تا هزینه های زندگی خانواده چهار نفره یشان را بدهد. پدری كه خود مقیمی اصل همیشه در مصاحبه هایش می گفت كه عاشق كار و تولید بود و در ۵ سالگی او را از دست داد و عجیب اینكه خبر فوت پدرش در شهر میانه به دلیل مسمومیت در نبود ارتباطات چندین ماه بعد به خانواده اش رسید. مقیمی اصل در چند مصاحبه گفته است كه پدرش به تولید و تولیدكنندگان اهمیت می داده است و خاطره مهمی در ذهن او در این خصوص نقش بسته است:« پدرم به تولید و تولیدکننده ارزش فراوانی قائل بود. به خاطرهای که دارم از ایشان در این مورد این هست که با فامیلهایمان در یکی از روزهای سرد زمستان کنار کرسی و آتش آن نشسته بودیم تا گرم شویم ، پدرم خواست با کبریت در دستش سیگاری را روشن کند در این لحظه یکی از افراد حاضر به پدرم گفت که آقا این همه آتش و ذغال اینجا هست شما چرا با کبریت سیگارتان را روشن میکنید که مرحوم پدرم گفت حاجی یک کارخانه با این همه مشکلات در تبریز راهاندازی شده (اشاره به کبریت توکلی) و اکنون ما باید حمایتشان کنیم و از محصولاتش استفاده کنیم.» باتوجه به فوت پدر، سید رضا مقیمی اصل از كودكی در كنار تحصیل كار در مغازه دایی اش می كرد، البته به درس خواندن اهمیت می داد و رویایش در نوجوانی خلبانی بود. خود او در گفت و گویی با یكی از خبرنگاران محلی در تبریز گفته بود:« پس از اخذ دیپلم چون از سربازی رفتن می ترسیدم؛ رفتم نیروی هوایی امتحان دادم و نفر اول آزمون شدم و به خارج کشور اعزام شدم. آنجا هم البته اولش مشکل داشتم طبق قانون قد افراد در استخدام نیروی هوایی نباید کمتر از ۱۶۰ سانتی متر باشد و من ۱۵۷ سانت بودم و سه سانتی کم داشتم اما به خاطر نمرات بالایم قبول کردن و بعد از ۵ ماه دوره در تهران به انگلستان رفتیم و ۴ سال هم آنجا بودم و توانستم فوق لیسانس مهندسی رادار را در دانشگاه انگلستان اخذ کنم.» با اتمام دوره رادار در انگلستان او به ایران بازگشت و ۹ سال در نیروی هوایی خدمت كرد ولی در نهایت سال ۱۳۵۳ به دلیل علاقه به راه اندازی كاری برای خود از ارتش استعفا داد. او معتقد بود كه « لذت در حقوق دادن هست نه حقوق گرفتن» و همین شد كه به این فكر افتاد كه كارفرما شود. او چند ماه پیش از فوتش در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفته بود:« من هنوز هم شب ها در فکر افزایش تعداد پرسنل هستم تا بیشتر بتوانم حقوق بدهم.» البته بعد از استعفای مقیمی اصل از نیروی هوایی خانواده اش به شدت نگرانی از دست دادن وضعیت زندگی بودند ولی او به آن ها می گفت حاضر است « لبو فروشی» كند ولی نمی خواهد در آینده نه چندان دور كسی او را «بازنشسته» صدا كند. او معتقد بود « آدم فنی، بازنشسته نمی شود، فقط می میرد.»
مقیمی با خروج از نیروی هوایی ابتدا مشغول كارهای فنی و تعمیركاری یخچال شد، فعالیتی كه پیش از آن هم گاهی بعد از ساعت اداری نیروی هوایی مشغولش می شد و از همین جهت در بازار چند نفری او را می شناختند. او کارگاه کوچکی برای انجام كارهای تعمیر یخچال های خانگی و ویترینی راه اندازی کرد.« این اولین کارگاه من بود، هیچ پولی به عنوان سرمایه اولیه نداشتم ولی با توجه به ارتباطی که با چند نفر در بازار داشتم به صورت اعتباری وسایل لازم را می فرستادند و بعد از فروش، پولشان را می دادم. خانمم اولین پرسنل کارگاهم بود.» دقت در كار، مهارت در كارهای فنی و تعمیرات و البته برخورد مناسب با مشتری ها و انصاف نكاتی بود كه خیلی زود باعث شد كارگاه تعمییرات لوازم خانگی مقیمی اصل با مشتری های بسیاری رو به رو شود و او هم اقدام به توسعه كارگاه كند تا جایی كه بعد از چند ماه علاوه بر تعمییر یخچال، لوازم برقی مانند رادیو و تلویزیون را هم تعمییر می كرد و طولی نكشید كه تعمییرات انواع سردخانه های صنعتی و سیستم های برودتی را هم به كارش اضافه كرد. او مشتری های بسیاری در كل كشور پیدا كرده بود و دائم به كارخانه های نوشابه سازی، بستنی سازی، تولید شیر و لبنیات و… برای تعمییرات می رفت و در این كار مشهور شده بود. البته او دائم خودش را با پیشرفت تكنولوژی ها و آمدن وسایل جدید به بازار بروز می كرد و همین هم یكی از رمزهای اصلی موفقیتش بود. سید رضا مقیمی اصل با پیروزی انقلاب و به دلیل كم بودن كار در تبریز به تهران آمد و یك مغازه سه دهه اجاره كرد و كارهای تعمییر و راه اندازی سیستم های تهویه هوا و برودتی و چیلر را انجام می داد تا اینكه پسر بزرگش امیرسیاوش به او خبر داد که وزارت صنایع وقت برای احداث کارخانه چیلرسازی در شهر های تبریز و شیراز مجوز می دهد. خود او در گفت و گو با خبرگزاری فارس چند ماه قبل از فوتش گفته بود:« پسر بزرگم در رشته مهندسی عمران در دانشگاه تهران تحصیل می کرد اما علاقه زیادی به کار من داشت و معمولا با هم کار می کردیم. این شد كه مجوز گرفتیم و رفتیم تبریز و کار ساخت یک واحد ساخت چیلر را در ناحیه صنعتی شهید سلیمی امروزی در یک زمین ۷۵۰ متری شروع کردیم، فضایی كه نزدیک به ۲۰۰ هزار متر شده است.»
کارخانه تولیدی مهراصل كه سال ۱۳۶۹در حوزه ساخت تاسیسات سرمایشی، برودتی و تولید انواع تجهیزات تهویه مطبوع راه اندازی شد حالا به گروه صنعتی متشکل از ۱۵ کارخانه تبدیل شده است كه بعد از فوت سید رضا مقیمی اصل از سوی خانواده اش مدیریت می شود و به صورت مستقیم بیش از ۱۶۰۰ نفر در آن مشغول به كار هستند و به صورت غیر مستقیم برای حدود ۵ هزار نفر شغل ایجاد كرده است. همچنین سید رضا مقیمی اصل در طول سال های كاری اش علاوه بر فعالیت در حوزه صنایع برودتی و تهویه برای اولین بار در كشور اقدام به تولید لوله های مسی كرد و دستی هم تولید برخی از محصولات معدنی داشت. محصولات مجموعه صنعتی مهر اصل از جمله چیلرهای جذبی دستی (تنها تولید كننده در كشور) به کشورهای ترکیه، روسیه، آذربایجان، آلمان، ایتالیا و امارات صادرات می شود. سید رضا مقیمی اصل در زمان حیاتش معتقد بود اگر تولید كنندگان بتوانند کیفیت محصولاتشان را ارتقا دهند و در کنار آن قیمت تمام شده خود را هم پایین بیاورند مردم حتما به دنبال خرید کالای ایرانی خواهند رفت و در غیر این صورت با زور و بخشنامه نمی شود مردم را به كاری مجبور کرد. « اما اگر بازار آزاد و یک فضای رقابتی برابر برای تولیدکنندگان باشد همه سعی در ارتقای کیفیت و کاهش قیمت تمام شده خواهند داشت و این به نفع مصرف کننده خواهد بود. البته در تولیداتمان باید از تجربیات دیگران استفاده کنیم. خارجیها هم این کار را کردند و رفته، رفته پیشرفت کردند. ما هم نباید از اول انتظار داشته باشیم که مثل آخرین مدل را در ابتدا تولید کنیم، باید مرحله به مرحله جلو برویم.» سید رضا مقیمی اصل اعتقاد داشت اولین سرمایه کارخانه هایش «نیروی انسانی» و همیشه سعی می كرد تا رابطه ای پدرانه و عاطفی با كارگرانش برقرار كند. همچنین او در استخدام نیرو سهم مهمی هم برای افراد معلول در نظر می گرفت تا جایی كه در مجموعه های صنعتی او تا قبل از فوتش ۴۰۰ نفر كه معلولیت دارند، مشغول كار شدند. او همچنین از خیرین باسابقه و فعال تبریز بود كه در هیات امنا ستاد دیه آذربایجان شرقی عضویت داشت و برای آزادی زندانیان نیازمند تلاش بسیاری می كرد. مقیمی اصل در سال های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۵ به عنوان كارآفرین برتر كشور شناخته شد.
او چند ماه پیش از فوتش براثر حادثه در یكی از واحدهای تولیدی اش، در گفت و گویی با خبرگزاری فارس گفته بود:« من عاشق کارم هستم و بی شک روزی که بدون کار باشم لحظه مرگم خواهد بود. کار لذت دارد و خسته نمی شوم.مگر عاشق از معشوقش دست می کشد؟ روزهای تعطیلی که کارخانه نمیروم خیلی اذیت می شوم. خانمم گاهی به شوخی میگوید اگر من می دانستم اینقدرعاشق شغلت هستی و دستگاه ها را دوست داری من با تو ازدواج نمیکردم! من با یک قیچی آهن بری در حیاطمان یک یخچال ویترینی ساختم. باید ابتدا از کارهای کوچک شروع کرد و برای خود اعتبار جمع کرد. الان ما کارگر متخصص نمی توانیم پیدا کنیم. جوانان الان می خواهند پشت میز باشند و یک آبدارچی هم در خدمتشان بوده و کلی هم توقع حقوق دارند؛ اینگونه نمی شود. تنها راه موفقیت در کار؛ تلاش و داشتن پشتکار است.» در حال حاضر شركت تولیدی مهراصل از نظر ظرفیت، وسعت كارخانجات، تنوع و پیشرفت بودن ماشینآلات و در اختیار داشتن نیروی متخصص، بزرگترین شركت فعال در زمینه تولید سیستم های برودتی و تهویه در ایران است. كارخانه تولید چیلر برقی: این مجموعه در سی متری اول شهرك شهید سلیمی و در زمینی به مساحت حدود ۲۰۰۰۰ متر مربع با زیربنای حدود ۱۶۰۰۰ متر مربع واقع است. در این كارخانه انواع چیلر، پكیج یونیتها با سیستم تراكمی و انواع هواساز و برج خنك كننده تولید می شود. كارخانجات برودتی آریا: این مجموعه در سی متری اول شهرك شهید سلیمی با مساحت ۱۲۰۰۰ متر مربع و زیربنای حدود ۸۰۰۰ متر مربع قرار گرفته است. دراین كارخانه انواع دستگاههای خنك كننده و عایقهای برودتی (از انواع كائوچوی و..) و انواع برجهای فایبرگلاس تولید شود. مجتمع اصلی مهراصل: این مجموعه در چهل و پنج متری شهرك شهید سلیمی واقع شده كه حدود ۶۰۰۰۰ متر مربع مساحت و حدود ۴۸۰۰۰ متر مربع زیربنا دارد. در این مجتمع كارخانجات تولید لوله مسی، كارخانه جداسازی گاز نیتروژن، كارخانه تولید چیلرهای جذبی، كارخانه تولید شیرآلات و اتصال آلات مسی و برنجی، كارخانه تولید كویل و انواع رادیاتورهای صنعتی، كارخانه تولید فن كویل و كولرگازی مستقر است.